https://t.me/IranianWikipedia

در دوران قدیم هندی‌ها زمان موعظه بودا و لشکر کشی داریوش را دو مبدأ برای تعیین تاریخ خود می‌دانستند، و اهمیت استیلای ایران در این زمان بر قسمت‌هایی از هند به اندازه ای در تاریخ عهد قدیم هند مهم بوده که هندی‌ها زمان موعظه بودا و این لشکرکشی را دو مبدء برای تعیین تاریخ خود دانسته‌اند.

داریوش پس از سرکوب تمامی قیام‌ها وشورش‌ها در آغاز پادشاهی خود و تثبیت اقتدار خود بر سراسر امپراتوری، درصدد فتوحات جدید برآمد. درحدود ۵۱۷ ق. م او شمال غرب هند را به تصرف خود درآورد. بیشترین تعداد ملل تابع و تحت سلطه هخامنشیان در اواخر حکومت داریوش اول بوده‌است که نمایندگان آن‌ها بصورت نقش برجسته تخت داریوش را در آرامگاه او در نقش رستم حمل می‌کنند وتعداد آن‌ها ۳۰ نفر بوده‌است که به فهرست بیست وسه گانه داریوش در بیستون این هفت ملل وکشورها ی تحت سلطه هخامنشی اضافه شده‌اند: ۱- قندهاری ۲- هندی ۳- سکایی‌ها ۴- یونانی‌ها ۵- تراکیایی‌ها ۶- اتیوپیای‌ها ۷- کاری‌ها. اهمیت استیلای ایران در این زمان بر قسمت‌هایی از هند به اندازه ای در تاریخ عهد قدیم هند مهم بوده که هندی‌ها زمان موعظه بودا و این لشکرکشی را دو مبدء برای تعیین تاریخ خود دانسته‌اند. در دوران قدیم هندی‌ها زمان موعظه بودا و لشکر کشی داریوش را دو مبدأ برای تعیین تاریخ خود می‌دانستند.

داریوش در حدود سال ۵۱۲ ق. م از رودخانه سند گذشته و قسمت‌هایی از اطراف سند را ضمیمه امپراتوری هخامنشی نمود و ساتراپی هیندوش را تأسیس کرد. تسخیر پنجاب و دره سند برای ایران زمان داریوش اول مهم بود، زیرا هند از زمان‌های خیلی قدیم کشوری ثروتمند و پر جمعیت به‌شمار می‌رفت.

نام ثنگوش به معنای سرزمین «صدگاو» است و آن احتمالاً برابر است با سرزمین هفت رود که امروزه برابر با همان پنج رود که امروزه با پنجاب پاکستان برابری می‌کند. این مطلب نشان می‌دهد که دامنه مسئولیت‌ها وقلمرو نفوذ ساتراپی باختر به قلمرو سرزمین‌های همسایه نیز کشیده می‌شده‌است. ام قدیمی ثنگوش به معنای سرزمین «صدگاو»، احتمالاً برابر است با سرزمین هفت رود که امروزه برابر با همان پنج رود است، و با پنجاب برابری می‌کند.

https://t.me/IranianWikipedia

سلسله موریای یا ماوریای هند بعد از سقوط امپراتوری هخامنشی بدست اسکندر یونانی در هند روی کار آمد و آشوکا نوه چاندراگوپتا بزرگترین شاه سلسله موریای هند بود که وی سراسر هند و افغانستان را به تصرف خود درآورد و در ترویج کیش بودا تلاش فراوان کرد. او از بزرگترین فرمانروایان تاریخ هند است.

طی سال‌های ۶۵۰ تا ۳۲۵ ق. م امپراتوری ماگادها در ایالت بهار یا بیهارکنونی تأسیس شد وبه تدریج آیین‌های بودا و جین و زبان و خط سانسکریت رواج یافت. این امپراتوری درسال۳۲۵ ق. م به دست ساندرا گوتوس یا چاندا گوپتا سرنگون شد. در همین محدوده زمانی داریوش درسال ۵۱۸ ق. م به هند حمله برد و دره سند را به امپراتوری بزرگ خود اضافه کرد.

امپراتوری موریای هند پس از آشوکا رو به زوال نهاد، و سلسله یسونگا که بیشتر بر حوزهٔ رود گنگ تسلط داشت بر سرکار آمد؛ و پس از آن در سال‌های ۷۵ تا۲۵ ق. م خاندان کانوا به حکومت رسیدند. پس از این‌ها قوم کوشانی یا یوئه چی‌ها که چینی‌تبار بودند، هند را تصرف کردند و کشور مستقلی بنا نهادند.

هنر دوره موریای هند باید تحت تأثیر هنر بودایی باشد زیرا آشوکا امپراتور موریای هند که باعث وحدت بخشی بزرگی از شمال هند شد، و هم به آیین بودا گرویده‌بود. اما کاخ آشوکا درپاتالی پوترا (Pataliputra) که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند قرار دارد، به تقلید از کاخ هخامنشیان در تخت جمشید ساخته شده بود.

https://t.me/IranianWikipedia

== آشوکا و نشان ملی هند ==
      +     
آشوکا یکی از شاهان ناحیهٔ هند، بنا به الگوی ستون‌های چوبی پیشین با سرستون مسی، ستون‌هایی سنگی به بلندی حدود دوازده تا پانزده متر بنا کرد. ستون‌هایی با سرستون‌هایی از ماسه سنگ بسیار صیغل یافته که نمادهای سلطنتی بر آن‌ها نقش بسته بوده‌است؛ که یکی از این نوع سرستون‌ها، که اکنون نماد جمهوری هند به‌شمار می‌آید که متشکل از سر و سینه چهار شیر غران سلطنتی است که از استوانه ای مرکزی مستقر بر سرستونی مدور، که بر نیلوفر آبی وارونه ای تکیه دارد سربرآورده اند.
      +     
      +     
ظرافت کنده کاری این ستون که طرح هندسی آن، به ویژه تزئینات یال شیرها که به طره‌های شعله وار بی شماری می‌مانند، و نیز طرح اسلوبمند نیلوفر آبی، همگی گواه بر ارتباط میان پیکرتراشان هندی دوره آشوکا با پیکرتراشان ایران باستانند. چرخ روی سرستون که بیست و چهار پره دارد به‌طور عام نماد قوانین بودا شمرده می‌شود اما جانوران دو سوی آن، شاید خدایان خدمتگذار بودا باشند که با طبیعت‌گرایی که شاخص هنر متاخرتر هند است نقش شده‌اند.

مهمترین سند دوران حکومت هخامنشیان دربارهٔ باختر، کتیبه بیستون داریوش است. داریوش در این کتیبه از کشور باختر به عنوان یکی از ایالات تحت امر خود، نام می‌برد.

شاید اولین بار مورخین یونانی مانند استرابو وهردودت باشند که دربارهٔ ساتراپی هیندوش وارتباط فرهنگی وهنری هند و ایران مطالبی را ارائه داده‌اند.

اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سال‌ها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود.

=== امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
      +     
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سال‌ها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود. از نوشته‌های مگاستنس پی می‌بریم که آشوکا جانشین چاندرا گوپتا راهی را که جدش گشوده بود، ادامه داد.

کاخ آشوکا در منطقهٔ پاتالی پوترا (Pataliputra) که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند واقع‌شده، قرار دارد؛ و همچنین ستون‌های یاد بود آشوکا در سراسر هند کاملاً با شباهت به کاخ هخامنشیان در تخت جمشید و ستونهای این محوطه ساخته شده، که نشان دهنده تأثیرپذیری جدی از هنر معماری هخامنشی می‌باشد. هنر معماری عصر هخامنشی در شکل‌گیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشته‌است.

هنر معماری عصر هخامنشی در شکل‌گیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشته‌است.

ستون‌های یادگاری وستون‌های فرمانی آشوکا کاملاً شباهت صرف با کارهای داریوش هخامنشی دارد، چنان‌که برخی حتی معتقدند سرستون معروف سارانت (Sarnath) در عصر موریائی‌ها توسط استادان خارجی ساخته شده و طرح و نقشه این ستون‌ها تقلیدی از سرستون‌های تخت جمشید است.

هنر معماری عصر هخامنشی در شکل‌گیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشته‌است، هر چند می‌توان گفت نفوذ فرهنگ ایران درعصر چاندرا گوپتا یعنی سرسلسله پادشاهان موریائی از زمان آشوکا یعنی عصر مجد و عظمت این سلسله نیز بیشتر بود.

=== چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
      +     
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سال‌ها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی و یک ایرانی بود.

=== نشانه‌های غرابت شاهنشاهی موریا با پارسیان هخامنشی ===
      +     
اسمیت شواهد نفوذ فرهنگی و هنری ایرانی در سازمان‌های امپراتوری موریائی چنین ذکر می‌کند:
      +     
# نفوذ هنر معماری ایرانی پارسی بر معماری دوره موریان
      +     
# برافراشتن ستون‌های یادگاری سنگ نویسی شده وبه یادگار گذاردن سنگ نوشته‌ها، روش واسلوب سنگ نویسی آشوکا کاملاً تقلید از هخامنشیان است.
      +     
# بکار بردن رسم‌الخط خاروشتی (Kharoshti) در هند که توسط منشیان آرامی هخامنشیان در هند معمول گردید وآثاری از آن به دست ما رسیده‌است.
      +     
# برخی از سازمان‌های اداری وسیاسی هند از روی سازمان‌های هخامنشیان اقتباس شده بود.
      +     
# بعضی از رسوم درباری موریائی‌ها از رسوم درباری هخامنشیان تقلید شده‌است.
      +     
      +     
از دیگر نکات مشترک سنگ نوشته‌های داریوش و آشوکا است که، مثلاً در کتیبه‌های داریوش چنین آمده‌است: «چنین گوید داریوش شاه» ودر کتیبه‌های آشوکا نیز چنین نوشته شده‌است: «چنین گوید آشوکا پادشاه بزرگ».

تسخیر پنجاب و دره سند برای ایران زمان داریوش اول نیز مهم بود، داریوش پس از سرکوب تمامی قیام‌ها وشورش‌ها در آغاز پادشاهی خود و تثبیت اقتدار خود بر سراسر امپراتوری، درصدد فتوحات جدید برآمد. درحدود ۵۱۷ ق. م او شمال غرب هند را به تصرف خود درآورد.

https://t.me/IranianWikipedia

=== هخامنشیان و باختر (بلخ) === اولین بار کوروش با فتح باختر یا بلخ به شبه قاره هند نزدیک شد، و پس از او داریوش در۵۱۷ ق. م شمال غربی هند را تصرف نمود. کوروش، مؤسس سلسله هخامنشی، در سال ۵۴۴ ق. م فتوحات شرق ایران را فتح کرد. او در این سال بلخ را تصرف نمود؛ لذا باختر، مهمترین ساتراپ نشین شرقی امپراتوری هخامنشی شد. به دلیل کمبود منابع تاریخی نمی‌توان مرزهای شرقی فتوحات کوروش را به‌طور دقیق تعیین کرد. کوروش پسر خود بردیا (سمردیس) را به عنوان ساتراپ باختر تعیین کرد. کمبوجیه، جانشین کوروش، بیشتر به غرب و مصر توجه داشت. === ساتراپ باختر === اولین بار کوروش، مؤسس سلسله هخامنشی، در سال ۵۴۴ ق. م توانست فتوحات شرق را ایران را شروع کند. او در این سال بلخ یا باختر را تصرف نمود؛ لذا باختر، مهمترین ساتراپ نشین شرقی امپراتوری هخامنشی شد وبه همین دلیل، کوروش پسر خود بردیا (سمردیس) را به عنوان ساتراپ باختر تعیین کرد، در عین‌الحال کمبوجیه، جانشین کوروش، بیشتر به غرب و مصر توجه داشت. به دلیل کمبود منابع تاریخی نمی‌توان مرزهای شرقی فتوحات کوروش را به‌طور دقیق تعیین کرد. احتمالاً، مرزهای یادشده تا قندهار و ناحیه پیشاور گسترش داشته‌است، هرچند برخی معتقدند عملیات نظامی داریوش با شورشیان آن نواحی نشان می‌دهد که سپاهیان ایران به‌طور کامل از کابل فراتر نرفتند. در هر صورت عملیات نظامی داریوش در آغاز سلطنت در اندک مدتی نه تنها به فتح قندهار منجر شد، بلکه دامنه فتوحات به سراسر نواحی غرب هند و جلگه سند تا مصب آن رسید. == پارس‌ها در تاریخ هند == پارس‌ها در حدود سال ۵۱۲ ق. م قسمتی از غرب رودخانه سند را ضمیمه امپراتوری هخامنشی نمودند و از روی این رودخانه نیز گذشته‌اند. آثار مستند به جای مانده از دورهٔ هخامنشیان مانند نقش‌ها و کتیبه‌های تخت جمشید نشان دهندهٔ گسترش قلمرو حکومت ایران در غرب هند است و بیانگر آن است که بخش‌هایی از غرب هند در این عهد خراجگزار حکومت مرکزی ایران بوده‌است. اولین بار کوروش با فتح باختر یا بلخ به شبه قاره هند نزدیک شد، به دلیل کمبود منابع تاریخی نمی‌توان مرزهای شرقی فتوحات کوروش را به‌طور دقیق تعیین کرد؛ دامنه مسئولیت‌ها و قلمرو نفوذ ساتراپی باختر به قلمرو سرزمین‌های همسایه نیز کشیده می‌شده‌است؛ و پس از او داریوش در۵۱۷ ق. م شمال غربی هند را تصرف نمود. === شروع فتح سرزمین‌های شرقی ایران بویژه هند توسط داریوش هخامنشی === به دلیل کمبود منابع تاریخی نمی‌توان مرزهای شرقی فتوحات کوروش را به‌طور دقیق تعیین کرد. احتمالاً، مرزهای یادشده تا قندهار و ناحیه پیشاور گسترش داشته‌است، هرچند برخی معتقدند عملیات نظامی داریوش با شورشیان آن نواحی نشان می‌دهد که سپاهیان ایران به‌طور کامل از کابل فراتر نرفتند. در هر صورت عملیات نظامی داریوش در آغاز سلطنت در اندک مدتی نه تنها به فتح قندهار منجر شد، بلکه دامنه فتوحات به سراسر نواحی غرب هند وجلگه سند تا مصب آن رسید. === کاخ آشوکا کاخی هخامنشی === کاخ آشوکا در پاتالی پوترا که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار و در شمال شرق هند قراردارد، وستون‌های یاد بود او در سراسر هند کاملاً شبیه به کاخ‌های هخامنشیان و ستون‌های تخت جمشید ساخته شده‌است، این کاخ درپاتالی پوترا (Pataliputra) که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند قرار دارد، وضوحاً به تقلید از کاخ هخامنشیان در تخت جمشید ساخته شده بود. == کاخ آشوکا == کاخ آشوکا در پاتالی پوترا که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار و در شمال شرق هند قراردارد، وستون‌های یاد بود او در سراسر هند کاملاً به تقلید از کاخ‌های هخامنشیان وستون‌های تخت جمشید ساخته شده‌است، این کاخ که در پاتالی پوترا (Pataliputra) در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند قرار دارد، به تقلید از کاخ هخامنشیان در تخت جمشید ساخته شده بود و همچنین از نکات مشترک سنگ نوشته‌های داریوش و آشوکا، جملات آغازین این سنگ نویسی‌ها است. مثلاً در کتیبه‌های داریوش چنین آمده‌است: «چنین گوید داریوش شاه» ودر کتیبه‌های آشوکا نیز چنین نوشته شده‌است: «چنین گوید آشوکا پادشاه بزرگ». == معماری هخامنشیان == === کاخ آشوکا کاخی هخامنشی === کاخ آشوکا در پاتالی پوترا که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار و در شمال شرق هند قراردارد، و ستون‌های یاد بود او در سراسر هند کاملاً به تقلید از کاخ‌های هخامنشیان و ستون‌های تخت جمشید ساخته شده‌است. == شاهنشاهی موریا == سلسله موریای یا ماوریای هند بعد از سقوط امپراتوری هخامنشی بدست اسکندر یونانی در هند روی کار آمد. بزرگترین شاه سلسله موریای هند آشوکا نوه چاندارگوپتا نام داشت. وی سراسر هند و افغانستان را به تصرف خود درآورد ودر ترویج کیش بودا تلاش فراوان کرد او از بزرگترین فرمانروایان تاریخ هند است. === آشوکا === از نکات مشترک سنگ نوشته‌های داریوش و آشوکا، جملات آغازین سنگ نویسی‌ها است. مثلاً در کتیبه‌های داریوش چنین آمده‌است: «چنین گوید داریوش شاه» ودر کتیبه‌های آشوکا نیز چنین نوشته شده‌است: «چنین گوید آشوکا پادشاه بزرگ». == تاریخ حضور هخامنشیان در پنجاب == کوروش، مؤسس سلسله هخامنشی، در سال ۵۴۴ ق. م فتوحات شرق ایران را فتح کرد. او در این سال بلخ را تصرف نمود؛ لذا باختر، مهمترین ساتراپ نشین شرقی امپراتوری هخامنشی شد، دامنه مسئولیت‌ها و قلمرو نفوذ ساتراپی باختر به قلمرو سرزمین‌های همسایه نیز کشیده می‌شده‌است.