https://t.me/IranianWikipedia
== آشوکا و نشان ملی هند ==
+
آشوکا یکی از شاهان ناحیهٔ هند، بنا به الگوی ستونهای چوبی پیشین با سرستون مسی، ستونهایی سنگی به بلندی حدود دوازده تا پانزده متر بنا کرد. ستونهایی با سرستونهایی از ماسه سنگ بسیار صیغل یافته که نمادهای سلطنتی بر آنها نقش بسته بودهاست؛ که یکی از این نوع سرستونها، که اکنون نماد جمهوری هند بهشمار میآید که متشکل از سر و سینه چهار شیر غران سلطنتی است که از استوانه ای مرکزی مستقر بر سرستونی مدور، که بر نیلوفر آبی وارونه ای تکیه دارد سربرآورده اند.
+
+
ظرافت کنده کاری این ستون که طرح هندسی آن، به ویژه تزئینات یال شیرها که به طرههای شعله وار بی شماری میمانند، و نیز طرح اسلوبمند نیلوفر آبی، همگی گواه بر ارتباط میان پیکرتراشان هندی دوره آشوکا با پیکرتراشان ایران باستانند. چرخ روی سرستون که بیست و چهار پره دارد بهطور عام نماد قوانین بودا شمرده میشود اما جانوران دو سوی آن، شاید خدایان خدمتگذار بودا باشند که با طبیعتگرایی که شاخص هنر متاخرتر هند است نقش شدهاند.
مهمترین سند دوران حکومت هخامنشیان دربارهٔ باختر، کتیبه بیستون داریوش است. داریوش در این کتیبه از کشور باختر به عنوان یکی از ایالات تحت امر خود، نام میبرد.
شاید اولین بار مورخین یونانی مانند استرابو وهردودت باشند که دربارهٔ ساتراپی هیندوش وارتباط فرهنگی وهنری هند و ایران مطالبی را ارائه دادهاند.
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود.
=== امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
+
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود. از نوشتههای مگاستنس پی میبریم که آشوکا جانشین چاندرا گوپتا راهی را که جدش گشوده بود، ادامه داد.
کاخ آشوکا در منطقهٔ پاتالی پوترا (Pataliputra) که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند واقعشده، قرار دارد؛ و همچنین ستونهای یاد بود آشوکا در سراسر هند کاملاً با شباهت به کاخ هخامنشیان در تخت جمشید و ستونهای این محوطه ساخته شده، که نشان دهنده تأثیرپذیری جدی از هنر معماری هخامنشی میباشد. هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست.
هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست.
ستونهای یادگاری وستونهای فرمانی آشوکا کاملاً شباهت صرف با کارهای داریوش هخامنشی دارد، چنانکه برخی حتی معتقدند سرستون معروف سارانت (Sarnath) در عصر موریائیها توسط استادان خارجی ساخته شده و طرح و نقشه این ستونها تقلیدی از سرستونهای تخت جمشید است.
هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست، هر چند میتوان گفت نفوذ فرهنگ ایران درعصر چاندرا گوپتا یعنی سرسلسله پادشاهان موریائی از زمان آشوکا یعنی عصر مجد و عظمت این سلسله نیز بیشتر بود.
=== چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
+
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی و یک ایرانی بود.
=== نشانههای غرابت شاهنشاهی موریا با پارسیان هخامنشی ===
+
اسمیت شواهد نفوذ فرهنگی و هنری ایرانی در سازمانهای امپراتوری موریائی چنین ذکر میکند:
+
# نفوذ هنر معماری ایرانی پارسی بر معماری دوره موریان
+
# برافراشتن ستونهای یادگاری سنگ نویسی شده وبه یادگار گذاردن سنگ نوشتهها، روش واسلوب سنگ نویسی آشوکا کاملاً تقلید از هخامنشیان است.
+
# بکار بردن رسمالخط خاروشتی (Kharoshti) در هند که توسط منشیان آرامی هخامنشیان در هند معمول گردید وآثاری از آن به دست ما رسیدهاست.
+
# برخی از سازمانهای اداری وسیاسی هند از روی سازمانهای هخامنشیان اقتباس شده بود.
+
# بعضی از رسوم درباری موریائیها از رسوم درباری هخامنشیان تقلید شدهاست.
+
+
از دیگر نکات مشترک سنگ نوشتههای داریوش و آشوکا است که، مثلاً در کتیبههای داریوش چنین آمدهاست: «چنین گوید داریوش شاه» ودر کتیبههای آشوکا نیز چنین نوشته شدهاست: «چنین گوید آشوکا پادشاه بزرگ».
تسخیر پنجاب و دره سند برای ایران زمان داریوش اول نیز مهم بود، داریوش پس از سرکوب تمامی قیامها وشورشها در آغاز پادشاهی خود و تثبیت اقتدار خود بر سراسر امپراتوری، درصدد فتوحات جدید برآمد. درحدود ۵۱۷ ق. م او شمال غرب هند را به تصرف خود درآورد.
+
آشوکا یکی از شاهان ناحیهٔ هند، بنا به الگوی ستونهای چوبی پیشین با سرستون مسی، ستونهایی سنگی به بلندی حدود دوازده تا پانزده متر بنا کرد. ستونهایی با سرستونهایی از ماسه سنگ بسیار صیغل یافته که نمادهای سلطنتی بر آنها نقش بسته بودهاست؛ که یکی از این نوع سرستونها، که اکنون نماد جمهوری هند بهشمار میآید که متشکل از سر و سینه چهار شیر غران سلطنتی است که از استوانه ای مرکزی مستقر بر سرستونی مدور، که بر نیلوفر آبی وارونه ای تکیه دارد سربرآورده اند.
+
+
ظرافت کنده کاری این ستون که طرح هندسی آن، به ویژه تزئینات یال شیرها که به طرههای شعله وار بی شماری میمانند، و نیز طرح اسلوبمند نیلوفر آبی، همگی گواه بر ارتباط میان پیکرتراشان هندی دوره آشوکا با پیکرتراشان ایران باستانند. چرخ روی سرستون که بیست و چهار پره دارد بهطور عام نماد قوانین بودا شمرده میشود اما جانوران دو سوی آن، شاید خدایان خدمتگذار بودا باشند که با طبیعتگرایی که شاخص هنر متاخرتر هند است نقش شدهاند.
مهمترین سند دوران حکومت هخامنشیان دربارهٔ باختر، کتیبه بیستون داریوش است. داریوش در این کتیبه از کشور باختر به عنوان یکی از ایالات تحت امر خود، نام میبرد.
شاید اولین بار مورخین یونانی مانند استرابو وهردودت باشند که دربارهٔ ساتراپی هیندوش وارتباط فرهنگی وهنری هند و ایران مطالبی را ارائه دادهاند.
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود.
=== امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
+
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی ویک ایرانی بود. از نوشتههای مگاستنس پی میبریم که آشوکا جانشین چاندرا گوپتا راهی را که جدش گشوده بود، ادامه داد.
کاخ آشوکا در منطقهٔ پاتالی پوترا (Pataliputra) که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار در شرق هند واقعشده، قرار دارد؛ و همچنین ستونهای یاد بود آشوکا در سراسر هند کاملاً با شباهت به کاخ هخامنشیان در تخت جمشید و ستونهای این محوطه ساخته شده، که نشان دهنده تأثیرپذیری جدی از هنر معماری هخامنشی میباشد. هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست.
هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست.
ستونهای یادگاری وستونهای فرمانی آشوکا کاملاً شباهت صرف با کارهای داریوش هخامنشی دارد، چنانکه برخی حتی معتقدند سرستون معروف سارانت (Sarnath) در عصر موریائیها توسط استادان خارجی ساخته شده و طرح و نقشه این ستونها تقلیدی از سرستونهای تخت جمشید است.
هنر معماری عصر هخامنشی در شکلگیری آثار موریایی هند تأثیر قابل اثباتی داشتهاست، هر چند میتوان گفت نفوذ فرهنگ ایران درعصر چاندرا گوپتا یعنی سرسلسله پادشاهان موریائی از زمان آشوکا یعنی عصر مجد و عظمت این سلسله نیز بیشتر بود.
=== چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا ===
+
اسمیت متخصص تاریخ قدیم هند معتقد است امپرتوری چاندرا کوپتا پدر بزرگ آشوکا یک ساتراپ پارسی بود که سالها با دستگاه عظیم امپراتوری هخامنشی آشنایی و مراوده داشت و تحت تأثیر این امپراتوری چنین حکومتی راند تأسیس نمود؛ بنابراین او از بومیان هند نبود بلکه چاندرا کوپتا یک پارسی و یک ایرانی بود.
=== نشانههای غرابت شاهنشاهی موریا با پارسیان هخامنشی ===
+
اسمیت شواهد نفوذ فرهنگی و هنری ایرانی در سازمانهای امپراتوری موریائی چنین ذکر میکند:
+
# نفوذ هنر معماری ایرانی پارسی بر معماری دوره موریان
+
# برافراشتن ستونهای یادگاری سنگ نویسی شده وبه یادگار گذاردن سنگ نوشتهها، روش واسلوب سنگ نویسی آشوکا کاملاً تقلید از هخامنشیان است.
+
# بکار بردن رسمالخط خاروشتی (Kharoshti) در هند که توسط منشیان آرامی هخامنشیان در هند معمول گردید وآثاری از آن به دست ما رسیدهاست.
+
# برخی از سازمانهای اداری وسیاسی هند از روی سازمانهای هخامنشیان اقتباس شده بود.
+
# بعضی از رسوم درباری موریائیها از رسوم درباری هخامنشیان تقلید شدهاست.
+
+
از دیگر نکات مشترک سنگ نوشتههای داریوش و آشوکا است که، مثلاً در کتیبههای داریوش چنین آمدهاست: «چنین گوید داریوش شاه» ودر کتیبههای آشوکا نیز چنین نوشته شدهاست: «چنین گوید آشوکا پادشاه بزرگ».
تسخیر پنجاب و دره سند برای ایران زمان داریوش اول نیز مهم بود، داریوش پس از سرکوب تمامی قیامها وشورشها در آغاز پادشاهی خود و تثبیت اقتدار خود بر سراسر امپراتوری، درصدد فتوحات جدید برآمد. درحدود ۵۱۷ ق. م او شمال غرب هند را به تصرف خود درآورد.
+ نوشته شده در ساعت ۳:۹ ب.ظ توسط Barney Stinson
|
تازه تازه از تاریخ ایران باستان!!