در دوران قدیم هندی‌ها زمان موعظه بودا و لشکر کشی داریوش را دو مبدأ برای تعیین تاریخ خود می‌دانستند، و اهمیت استیلای ایران در این زمان بر قسمت‌هایی از هند به اندازه ای در تاریخ عهد قدیم هند مهم بوده که هندی‌ها زمان موعظه بودا و این لشکرکشی را دو مبدء برای تعیین تاریخ خود دانسته‌اند.

داریوش پس از سرکوب تمامی قیام‌ها وشورش‌ها در آغاز پادشاهی خود و تثبیت اقتدار خود بر سراسر امپراتوری، درصدد فتوحات جدید برآمد. درحدود ۵۱۷ ق. م او شمال غرب هند را به تصرف خود درآورد. بیشترین تعداد ملل تابع و تحت سلطه هخامنشیان در اواخر حکومت داریوش اول بوده‌است که نمایندگان آن‌ها بصورت نقش برجسته تخت داریوش را در آرامگاه او در نقش رستم حمل می‌کنند وتعداد آن‌ها ۳۰ نفر بوده‌است که به فهرست بیست وسه گانه داریوش در بیستون این هفت ملل وکشورها ی تحت سلطه هخامنشی اضافه شده‌اند: ۱- قندهاری ۲- هندی ۳- سکایی‌ها ۴- یونانی‌ها ۵- تراکیایی‌ها ۶- اتیوپیای‌ها ۷- کاری‌ها. اهمیت استیلای ایران در این زمان بر قسمت‌هایی از هند به اندازه ای در تاریخ عهد قدیم هند مهم بوده که هندی‌ها زمان موعظه بودا و این لشکرکشی را دو مبدء برای تعیین تاریخ خود دانسته‌اند. در دوران قدیم هندی‌ها زمان موعظه بودا و لشکر کشی داریوش را دو مبدأ برای تعیین تاریخ خود می‌دانستند.

داریوش در حدود سال ۵۱۲ ق. م از رودخانه سند گذشته و قسمت‌هایی از اطراف سند را ضمیمه امپراتوری هخامنشی نمود و ساتراپی هیندوش را تأسیس کرد. تسخیر پنجاب و دره سند برای ایران زمان داریوش اول مهم بود، زیرا هند از زمان‌های خیلی قدیم کشوری ثروتمند و پر جمعیت به‌شمار می‌رفت.

نام ثنگوش به معنای سرزمین «صدگاو» است و آن احتمالاً برابر است با سرزمین هفت رود که امروزه برابر با همان پنج رود که امروزه با پنجاب پاکستان برابری می‌کند. این مطلب نشان می‌دهد که دامنه مسئولیت‌ها وقلمرو نفوذ ساتراپی باختر به قلمرو سرزمین‌های همسایه نیز کشیده می‌شده‌است. ام قدیمی ثنگوش به معنای سرزمین «صدگاو»، احتمالاً برابر است با سرزمین هفت رود که امروزه برابر با همان پنج رود است، و با پنجاب برابری می‌کند.