دریاچه هامون دریایی باستانی در زاهدان

محتملا در دوران باستان دریاچه هامون تا شهداد کرمان وسعت داشته‌است. دریاچه جوان شهداد نشان از این داشت که در صورت پرآبی تبدیل این ناحیه به منطقه ای ساحلی آن هم در دوران باستان مسیلهٔ چندان عجیبی نیز نیست. و احتمالاً دریاچه هامون در باستان دریاچهٔ بسیار عظیمی بوده‌است. این دریاچه برای بسیاری از اهالی منطقه که شغل آنها دامداری و ماهی‌گیری بوده، اهمیت زیادی داشته‌است. این دریاچه محتملا از شهر سوخته زابل به شهداد کرمان امتداد داشته‌است.

در کنارهٔ این دریای باستانی در زاهدان احتمالاً شهرهای بم، تمدن باستان شهر سوخته زابل و شهداد کرمان شکل گرفته بوده‌است. با این اوصاف ارتّه نیز باید جایی در استان‌های جنوبی ایران باشد، همچون شهر سوخته زابل و شهداد کرمان بوده باشد. آراتا یا ارتّه نام سرزمینی است که در منابع سومری (و به تبع آن در منابع اکدی) آمده‌است.

شهر سوخته

شهر سوخته

نوشتار(های) وابسته: دریاچه هامون

تمدن سیستان حاصل از رودخانه هیرمند و دریاچه هامون بوده‌است و نوسان آب آنها چهره طبیعی و انسانی این منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داده‌است. خشکی دریاچه هامون تغییرات در اقتصاد و اجتماع کل سیستان را رقم زد، شهر سوخته در روی آبرفت‌های مصب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون و زمانی در ساحل آن رودخانه بنا شده بوده‌است. شهر در ساحل رودخانه هیرمند و دریاچه هامون بنا شده بوده‌است. به تشخیص بسیاری از محققین، دورهٔ بنای این شهر بزرگ با دوره برنز و تمدن جیرفت همزمان بوده‌است.

پژوهش‌ها نشان داده‌است محوطه شهر سوخته بر خلاف اکنون که محیط زیستی کاملاً بیابانی دارد و تنها اندکی درختان گز در آنجا دیده می‌شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه‌ای بسیار سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار فراوانی در آنجا وجود داشته‌است. دریاچه هامون نیز در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد دریاچه‌ای بسیار بزرگ و پرآب بوده و چندین رودخانه دائمی مانند هیرمند آن را تغذیه می‌کرده‌اند؛ ولی افت بیش از اندازه آب در این رودخانه‌ها، و همچنین برداشت بی‌رویه آب در مناطق افغانستان سبب خشکی دریاچه هامون و مناطق اطراف آن شده‌است. در اطراف دریاچه هامون، در زمانهای باستان، نیزارهای وسیعی وجود داشته‌است. همچنین کاوش‌ها نشان می‌دهند که نهرها و شاخه‌های قوی آبیاری از آنجا منشعب می‌شده‌است، در بررسی‌های منطقه‌ای در اطراف شهر سوخته بستر این نهرها و آبراه‌های گوناگونی پیدا شده که می‌توان گمان برد به مزارع کشاورزی آن شهر آب می‌رسانده‌اند.

آثار باقی‌مانده نشان دهنده این امر است که شهر سوخته در هزاره سوم پیش از میلاد، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده‌است. در نخستین مرحله کاوش‌های باستان‌شناسی، در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم و با لوله‌کشی آب و فاضلاب به کمک لوله‌های سفالی پیدا شده که نشان‌دهندهٔ وجود برنامه‌ریزی مدنی بر پایهٔ آب در شهر سوخته سیستان است.

رود هیرمند، در زمان باستان در جلگه‌های مجاورش وضعی شبیه به دره نیل به‌وجود آورده بوده‌است، به این معنی که در مواقع معینی بعلت بالا آمدن سطح آب، و حتی جذر و مد دریاچه هامون، زمین‌های ساحلی آن مشروب و لذا، خاک آن‌ها حاصل خیز می‌شده‌است. این امر سبب شده بوده که ساکنان این ناحیه بتوانند به کار زراعت بپردازند و در مراحل شهرنشینی خود موفق به پیشرفت‌های بسیاری گردند. در آن روزگار آب رودخانه هیرمند و شاخه‌هایش به خوبی زمین‌های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می‌کرده‌است.

تحقیق دربارهٔ اشیاء حصیری یافت شده مشخص کرده که مردم شهر سوخته سیستان با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف دریاچه هامون سیستان، سبد و حصیر نیز می‌بافته‌اند، و از این نی‌ها برای درست کردن سقف ساختمان‌های خود نیز استفاده می‌کرده‌اند. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشه‌های مردمان شهر سوخته سیستان بوده‌است. برخی معتقدند این‌ها مردمی بودند که در حدود ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد از سوی شمال به طرف دهانه رود هیرمند، که در نتیجهٔ شرایط بخصوصش برای شهرنشینی مناسب بود سرازیر شده‌اند، و سپس هزار سال بعد، در زمانی که مسیر رود هیرمند تغییر یافت این مردم نیز به طرف دره پنجاب مهاجرت کردند و درآنجا امپراتوری بزرگ «موهنجودارو» و «هاراپا» را تشکیل دادند. باید بخاطر داشته باشیم که تمدن شهداد نیز درهمین حدود اوایل هزاره سوم پیش از میلاد در نتیجه تغییر مسیر رودخانه ازبین رفت و در آن زمان مردم شهداد نیز بامردم پنجاب روابط نزدیک داشته‌اند.

آزمایش‌های میکروسکوپی نشان داد که در این اجتماع ماهی‌ها و پرندگان و خرچنگ‌ها نیز مورد استفاده غذایی بوده‌است. درمیان حیوانات بین پرندگانی که دراینجا مورد مصرف اهالی بودند مرغ‌های آبی، قرقاول، مرغابی و غاز وجود داشته‌است. این امر برای دانشمندان باستان‌شناس مسلم گردید که پرندگان و حیواناتی که آثارشان در شهر سوخته بدست آمده در حال حاضر دیگر در این مکان زندگی نمی‌کنند. اولین بخشی که از خشک شدن دریاچه صدمه می‌بیند دامداری بوده‌است، بعد از آن صیادی که صید انواع ماهیان و توزیع آن به داخل و خارج از سیستان متوقف شد. پس از آن رکود کشاورزی و تغییرات آب و هوایی و وزش طوفان‌های شن را می‌توان از پیامدهای خشک شدن تالاب هامون نام برد. با مطالعه میزان آب ورودی هیرمند در ادوار مختلف می‌توان به این نتیجه رسید که نمی‌توان به اقتصاد متکی به این آب امیدوار بود، بطوریکه مشخص شده‌است اخیرا در ۳۰ سال هیرمند ۹ بار مواجه با خشکسالی شده‌است.

فسیل زنده هامون

'''فسیل زنده تریپس کن کیری فورمیس''' {{علمی|Triops cancriformis}} نام یک [[گونه (زیست‌شناسی)|گونه]] از [[راسته (زیست‌شناسی)|راسته]] [[سپرمیگو]] است. این فسیل زنده از گونه‌های سخت پوست آبزی در آب‌های شیرین جهان می‌باشد، این گونه جزو گونه‌های در معرض انقراض رده‌بندی شده‌است. اندازه این گونه معمولاً تا ۶ سانتیمتر می‌باشد و در شرایط طبیعی تا ۱۱ سانتیمتر هم گزارش شده‌است. این گونه اواخر دوره کربونیفر و تریاسیک به علت تحمل بالای شرایط محیطیِ سخت از جمله درجه حرارتی حدی و اسیدیته ۶ تا ۱۰ بافت خاک، و خشکسالی‌های طولانی توانسته با تشکیل سیست (Cyst) مقاوم در زیر گل و لای و رسوبات خشک تالاب‌ها و پیکره‌های آب شیرین ادامه حیات دهد، و در صورت فراهم شدن شرایط زیست نرمال مجدداً ظرف دو هفته ادامه مراحل رشد خود را تا مرحله بالینی از سر بگیرد؛ و دورهٔ عمرش تا ۹۰ روز ادامه داشته باشد. همچنین دامنه تحمل شرایط تخم سیست بعضاً به ده‌ها سال نیز می‌انجامد.

== تغذیه ==

این گونه پشه‌ها را، از جمله پشه آنوفل (که عامل بیماری مالاریا) شکار می‌کند، و همچنین علف‌های هرز را می‌خورد.

@IranianWikipedia